همیشه یه خاطراتی هست که وقتی بهشون فکر میکنی باصدای بلند میگی: وای من چقدر خر بودم!
چه حس خوبیه…شبا موقع خواب..سرشو بذاره رو پاهای ظریفت…با موهاش بازی کنی…چشاشو ببوسی…
آروم تو بغلت خوابش بگیره…ولی تو هنوز بیداری…دوست داری فقط نگاش کنی…همینطوری که داری نگاش میکنی….بغض تمام وجودتو بگیره و تو دلت بگی:نباشی…میمیرم…
نظرات شما عزیزان:
شنبه 10 / 4 / 1398برچسب:,
11:30 AM Ɗσηуα| comment |